۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

اس ام اس جدید 2010


**- بدبخت پسرها :وقتی به دنيا مياند ميگن خوش به حال مادرش. وقتی ازدواج ميكنن ميگن چه عروس خوشگلی وقتی هم که ميميرندميگن بيچاره زنش
**- مرده به زنش ميگه ميدوني فرق تو با ازراييل چيه؟: اونو ببينم ميميرم.تو رو نبينم ميميرم.
**- يه بارازمربي يك كشتي گير ميپرسند چرا بازيكن شمافقط روي سرحريف كارمي كندمربي ميگه ّّاخه شاگردسلموني
**-
2     2     2   2    2نيا ديگه مثل تو ندااااااااااره. گو ميخوره مثل تو بياره
**- يك نفرپدرش ميسوزدسردرمغازه اش مينويسد:به علت پدرسوختگي مغازه تعطيل ميباشد.
**- من گلم تو منگلي باهم ميشيم گلمنگلي
**- به حرمت اون گوسفندي كه جونه حضرت اسماعيل رو نجات داد 6 بار بگو :بع... بع ...بع...
**- ديشب خواب تو رو ديدم . با لباس نارنجي اومده بودي درخونمون ….ميگفتي =اشغال نداريد.
**- تركه مي خواسته نماز بخونه مهر نداشته امضا مي كنه
**- ادم به 6 دليل شانس اورد چون حوا نمتونست ايناو بهش بگه:
 
1- من ادمت كردم2- برو از شوهراي مردم يادبگير3- ديشب كجا بودي؟4- چرا پولاتو ميدي مادرت؟
5- چرا به اون زنه نگاه كردي؟6- مي دوني من چند تا خوا ستگار داشتم؟
**- در چمن زار قلبم تو تك وزغی بیش نیستی
**- چشمات مثل درياست اجازه مي دي جورابامو توش بشورم
**- ميدونی 21593 يعنی چی؟؟؟ ميای ما 2 تا 1 بشيم 5 دقيقه باهم باشيم 9 ماه ديگه 3 تا بشيم؟؟
**- یه ترکه میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن... ۶۰ تاشون حالیش می کردن

**- ترکه عروسی میکنه شب عروسی زنش بهش میگه تو چرا هیچ کاری نمی کنی؟!! ترکه میگه: حرف نزن من زن گرفتم از این کثافت کاریا نکنم cowboy
**- با همه ي وجود سرمو رو شونه ي مهربونه تو ميذارم و يواشکی دماغمو با لباست پاک ميکنم ! (
**- ماهی شده بود باورش ، تور اگه بندازن سرش ، ميشه عروسه ماهيا ، شاه ماهی ميشه همسرش، طفلکی باورش نبود، نگاه گرم ماهيگير، ميشه نگاه آخرش.
**-  اين اس ام اس رو تا 3 روزه ديگه نخون. . . .  ميگم نخون . . . . . نرو پايين !. . . .
.
بيخيال شو . . . . .  نه نميشه بهت اعتماد کرد، همون 3 روز ديگه اس ام اس ميدم
**-  وييز . . . . . .ويييزز . . . . ..ويييزّز . ويييييييزّزّز....تـــــــــــــق
کشتم مگس بود ميخواست از خواب بيدارت کنه حالا راحت بخواب!!!
**-  محبت مثل سکه ميمونه که اگه بيفته تو قلک قلب ديگه نميشه درش اورد اگرم بخوای درش بياری بايد اونو بشکنی....!
**-  دوست داشتم جيگرتو بخورم اما حيف که بايد تا عيد قربون صبر کنم
**-  ای پيتزای عشقم !همبرگر قلبم !کباب زندگيم ! و اسپاگتی افکارم ! بی تو من فلافلم
**-  تو را در زندان دلم محکوم ميکنم تا در دادگاه عشق اعتراف کنی که دوستم داری
**-  يارو میمیره، عكس نداشتن سرخاكش بذارن،تاگردن خاكش میكنن!!
**-  انسان هم ميتونه دايره باشه هم يه خط راست. تو ميخوای چه کار کنی؟ تا ابد دوره خودت بچرخی يا تا بی نهايت ادامه بدی؟
**-  درجات هشت گانه ي ديوانگی:1)گيج 2)خنگ 3)پپه 4)يول 5)اسکل 6)شاسکول 7)گاگول 8)...اسمت چی بود؟
**-  بايد گاهی سکوت کنيم شايد خدا هم حرفی براي گفتن داشته باشد ! ! ! زرتشت
**-  دره فرصتها به روي شما باز نخواهد شد، مگر اينکه قدری آنها رو هل بدهيد.
**-  برو به جهنم . . . . . . . . . . . . . . . . . .. . .  .. .  .چون فقط تو ميتونی اونجا رو بهشت کنی
**- عشق' از 'دوستی' پرسيد: فرق منو تو چيه؟دوستی گفت: من ديگران رو با سلامی آشنا ميکنم تو با نگاهی.من اونا رو با دروغ جدا ميکنم تو با مرگ.....
**-  اگه يه موقع مورد حمله يک پسر قرار گرفتی شلوار اونو بکش پايين دامن خودتو بده بالا ! فکر بد نکن! آخه اينجوری تو ميتونی بدوی ولی اون نميتونه .
**- اگه مثل اشك تو چشام باشي براي موندنت تا آخر عمرم گريه نمي كنم
**- هميشه هستند كساني كه نمي خواهند پرواز تو را ببينند تو به پرواز فكر كن نه به آنها!
**- اگه خواستی بوسم کنی به نکته زير توجه کن  . . . . . . . . . . . . . .  ديدی ميخوای بوسم کنی!!!!!!!!!!!!!!
. . . . . . . . . . . . . . ..
خجالت نميکشی؟
**- آنچه به پروردگارم مديونم دوست داشتن ديگران است .
**-  اگه ميتونستم مجازاتت کنم از تو ميخواستم به اندازی که تو رو دوست دارم منو دوست داشته باشی .
 
**- ميدوني اين چيه؟ -®-®-®-®->يه سيخ گوجه كه جيگرش داره اس ام اس ميخونه.
**-  از يكي مي پرسند كجاي تهران مي نشيني?جواب ميده خب معلومه هر جا خسته بشم
**-  دنيا 3 اصل داره:1-خاطرت 2-غم 3-عشق با اولی زندگی کن دومی را هم به خاطره سومی تحمل کن
**-  دعاي خانم ها:خدايا عشق بده تا همسرم را دوست بدارم صبر بده تا تحملش كنم اما قدرت نده كه ميزنم لهش مي كنم
 ها ها من اس ام اس نبيدم صداي وجدان موبايلت بيدم وخواستم منو ازجيبت بيرون وياري هواوخورم
 
**- ببخشيد مزاحم ميشم،از جلوی گل فروشی رد ميشدم ديدم قشنگترين گلش نيست!نگران شدم،گفتم اس ام اس بزنم بگم:گوسفند،چرا خورديش!
**- شما طبق قانون 28 ماده 5 قوانين دوستی به حبس ابد در قلب من محکوم هستيد آيا اعتراضی هم داريد؟
**- رو تو يه حساب ديگه ميکردم ناراحت نشو ولی تازه ميفهمم مردم راست ميگن تو آدمه دو رويي هستی:*يه روت ماه*يه روت گل يکی از يکی قشنگتر.!!
**- اخر يه روز پرينت قلبم رو ميگيرم تا باورت بشه که با هر نفسم صد بار ميگم دوستت دارم.
**- تولدت مبارک.ها!!؟...نه يعنی پيوندتان...نه يعنی برد غرور آفرين تيم...نه چيزه...!ماه مبارک رمضان...نه اصلا ولش کن دوست دارم.
**-  امروز دو نفر از من ادرس و شمارتو گرفتن که بيان پيشت،منم دادم!يکيشون خوشبختی بود اون يکی موفقيت، مرتب ميان ديدنت.
 **-  شترها چهار دستن:
1- شترهايي كه در خواب پنبه دانه مي بينن 2-شترهايي كه با بارشون گم مي شن 3-شترهايي كه در خونه ها مي خوابن
4-شترهايي كه اس ام اس مي خونن ……………..تقديم به تنها شترپرنده ي قلبم
**- نگريستم به گريستنت، گريستم به نگريستنت، گريستم و تو نگريستي، نگريستم و تو گريستي، گريستم ولی نگريستي

اس ام اس سرکاری واسه نصف شب



*-  نميدونم خواب ديدم به تو اس ام اس دادم،خواب بودم به تو اس ام اس دادم،از خواب پا شدم به تو اس ام اس دادم،تو خواب بودی بهت اس ام اس دادم،کرم داشتم تو خواب به تو اس ام اس دادم،تو کرم داشتی نصفه شب اس ام اسو خوندی،الان خوابم دارم مينويسم،يا تو داری خواب ميبينی من بهت اس ام اس دادم،بيخيال، بخوابيم.!!!

 
*-  اين جکو تا حالا به هيچ کس نگفتم.
.
.
.
.
.
.
به تو هم نميگم

*-   نميدانم تو ميدانی که انسان بودن و ماندن چه دشوار است، چه زجری ميکشد آن کس که انسان هست و از احساس سرشار است (

*-  تف
.
.
تف
.
.
.
تف
.
.
.
تو فکر کردی من ميتونم بهت فکر نکنم؟!!

*-  دو.......... دو.......... دوس.......... دوسه.......... دوست.......... دوستت.......... دوستّا که پس گردنی بخوری درست ميشی!!!

*-  رنگين کمان پاداش کسانيست که تا آخرين لحظه زير باران ميمانند

*-  ببخشيد مزاحم شدم،شرمنده،پات از زير لحاف مونده بودبيرون،ترسيدم سرما بخوري

*-  يکی بود،يکی نبود.وقتی اين يکی بود،اون يکی نبود.وقتی اون يکی بود،اين يکی نبود.مهم نيست کی بود،کی نبود،ولی حيف که هيچوقت اين يکی با اون يکی نبود

*-  انسان ميتواند بی آنکه انسان بزرگی باشد،انسانی آزاده باشد،اما هيچ انسانی نميتواند بی آنکه آزاد باشد،انسان بزرگی باشد.

*-  دو کس رنج بيهوده بردند و سعی بي فايده کردند.يکی آنکه اين اس ام اسو همين الان خوند، و ديگر آنکه الان نخوند.

*-  تو در قلبه من جا داری تو در دل من جا داری تو در رگ من جا داری رفتم دکتر گفت انگل داری

*-  من از عمرم چه فهميدم؟نفهميدم چه فهميدم،همان اندازه فهميدم که فهميدم نفهميدم-

*-  يارو زنشو ميبره سونوگرافی، ميگن بچه پسره، ميگه: تو رو جون من ؟! اسمش چيه ؟؟!!

*-  انسان حاصل لبخندى ازخداونداست تبريك به توكه زيباترين لبخند خداوندى 

۱۳۸۸ بهمن ۹, جمعه

داستان کوتاه و حالب ( پیرمرد باهوش )


يک پيرمرد بازنشسته، خانه جديدي در نزديکي يک دبيرستان خريد. يکي دو هفته اول همه چيز به خوبي و در آرامش پيش مي رفت تا اين که مدرسه ها باز شد. در اولين روز مدرسه، پس از تعطيلي کلاسها سه تا پسربچه در خيابان راه افتادند و در حالي که بلند بلند با هم حرف مي زدند، هر چيزي که در خيابان افتاده بود را شوت مي کردند و سروصداى عجيبي راه انداختند.

اين کار هر روز تکرار مي شد و آسايش پيرمرد کاملاً مختل شده بود. اين بود که تصميم گرفت کاري بکند.

روز بعد که مدرسه تعطيل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت:
بچه ها شما خيلي بامزه هستيد و من از اين که مي بينم شما اينقدر نشاط جواني داريد خيلي خوشحالم. منهم که به سن شما بودم همين کار را مي کردم. حالا مي خواهم لطفي در حق من بکنيد. من روزي 1000 تومن به هر کدام از شما مي دهم که بيائيد اينجا و همين کارها را بکنيد.

بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد،پيرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببينيد بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگي من اشتباه شده و من نمي تونم روزي 100 تومن بيشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالي نداره؟

بچه ها گفتند:
100 تومن؟ اگه فکر مي کني ما به خاطر روزي فقط 100 تومن حاضريم اينهمه بطري نوشابه و چيزهاي ديگه رو شوت کنيم، کورخوندي. ما نيستيم. و از آن پس پيرمرد با آرامش در خانه جديدش به زندگي ادامه داد.


داستان کوتاه(فکر میکردم تو بیداری ؟؟)


مردي به دربار خان زند مي رود و با ناله و فرياد مي خواهد تا کريمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش مي شوند. خان زند در حال کشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنود و مي پرسد ماجرا چيست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛ وي دستور مي دهد که مرد را به حضورش ببرند.
مرد به حضور خان زند مي رسد. خان از وي مي پرسد که چه شده است اين چنين ناله و فرياد مي کني؟
مرد با درشتي مي گويد دزد ، همه اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم.
خان مي پرسد وقتي اموالت به سرقت ميرفت تو کجا بودي؟
مرد مي گويد من خوابيده بودم.
خان مي گويد خب چرا خوابيدي که مالت را ببرند؟
مرد در اين لحظه پاسخي مي دهد آن چنان که استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود و سرمشق آزادي خواهان مي شود
مرد مي گويد : چون فکر مي کردم تو بيداري من خوابيده بودم!!!
خان بزرگ زند لحظه اي سکوت مي کند و سپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر مي گويد اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم!

۱۳۸۸ بهمن ۸, پنجشنبه

عجیب ولی واقعی ( حموم رفتن دخترا و پسرا چقدر با هم فرق داره ؟؟!!)


يك دختر در حمام:
ساعت ۴ بعد از ظهر
۱ـ لباساشو رو درمياره رنگ روشن ها رو تو يك سبد و تيره ها رو تو يكي ديگه ميگذاره
۲ـ در حموم رو از تو قفل ميكنه جلوي آيينه مي ايسته شكمش رو كه تمام مدت داده بود تو, ميده بيرون و شروع ميكنه به غر غر و ايراد گرفتن از نقطه نقطه بدنش
۳ـ در كمد رو باز ميكنه انواع شامپو و صابون معطر مخصوص پوست صورت , مو بدن, كف پا و ... رو بيرون مياره و مي چينه رو لبه وان
۴ـ موهاش رو با شامپوي نارگيلي تقويت كننده, پرپشت كننده, براق كننده و...ميشوره و هفده دقيقه ماساژ ميده
۵ـ يكبار ديگه با همون شامپو موهاشو ميشوره
۶ـ نرم كننده معطر پرتقالي رو به موهاش ميماله تا ۶۰ ميشماره
۷ـ سي و پنج دقيقه زير دوش مي مونه.خوب آخه بايد خيالش راحت بشه كه تمام مواد شيميايي از موهاش پاك شده. وگرنه بعد از حموم موها وز ميكنه
۸ـ خمير ريش داداشي رو كش ميره و شيش كيلو خالي ميكنه رو ساق پا و دست و پشت لب. بعد يه تيغ بر ميداره و يا علي. آي
۹ـ موهاش رو حسابي مي چلونه, حوله رو مثل عمامه مي پيچه دور سرش. تو آيينه خودشو ورانداز ميكنه. از اينكه در اثر كشش حوله چشم و ابروش كشيده شده, احساس خوشگلي مي كنه و يه ماچ گنده واسه عكس خودش تو آيينه ميفرسته
۱۰ـ خوشحاليش زياد دوام نمياره. چون يه جوش سرسياه بي اجازه نوك دماغش سبز شده
۱۱ـ تمام نقاط بدنش رو معاينه ميكنه و با ناخن و موچين ميره به جنگ جوشها و موهاي زائد بي تربيت
۱۲ـ حوله ش رو مي پوشه و ميره به اتاقش.تمام بدنش رو با لوسيون چرب ميكنه
۱۳ـ چهل بار لباس مي پوشه و در مياره تا انتخاب كنه
۱۴ـ ۴۸ دقيقه پشت ميز توالت مي شينه و آرايش ميكنه
ساعت ۸ شب


يك پسر در حمام
ساعت ۴ بعد از ظهر
۱ـ همون طور كه رو تخت نشسته , لباساشو ميكنه. هر كدوم رو پرت ميكنه يه گوشه اتاق
۲ـ نيم وجب حوله رو ميگيره دور باسنش و ميره به سمت حموم
۳ـ مي ايسته جلوي آيينه. شكمش رو ميده تو. بازو ميگيره. فيگور چپ, فيگور راست, نيم ساعت قربون صدقه خودش ميره, (اين قدوبالا رو ببين چه كرده .لاي لاي لالاي لاي)مامان جونش هم از تو آشپزخونه تاييد ميكنه
۴ـ زير بغلش رو بو ميكنه و رنگ چهره ش بر ميگرده. سبز, آبي, بنفش
۵ـ در كمد شامپو ها رو باز نميكنه چون اصلا توش چيزي نداره
۶ـ با قالب صابون سبزش زير بغلهاشو كف مالي ميكنه. يه عالمه مو مي چسبه به صابون
۷ـ با همون صابون صورت و مو و بدنش رو هم ميشوره
۸ـ نرم كننده مو؟؟؟ برو بابا
۹ـ زير دوش ميگوزه و به خاطر اكو شدن صداش تو حموم ,كر كر ميخنده
۱۰ـ دو دقيقه بعد دوباره ميزنه زير خنده, آخه اين دفعه بوش رسيده به دماغش
۱۱ـ چاه حموم رو هدف گيري ميكنه و ميشاشه توش
۱۲ـ از زير دوش مياد بيرون و يكهو مي بينه يادش رفته بوده در حموم رو ببنده. و همه فرش و كف خونه خيس شده.( بيخيال...مامان خشك ميكنه
۱۳ـ حوله فسقليش رو مي پيچه دور باسنش و همون طور خيس خيس ميره تو اتاق
۱۴ـ حوله خيس رو پرت ميكنه رو تخت و ۲ دقيقه اي لباس مي پوشه
ساعت ۴:۱۵ بعد از ظهر