۱۳۸۹ شهریور ۱۲, جمعه

خواستگاری و روشهای آن


 1- مثل زمان ناصر الدین شاه ننه جون و بی‌بی صغرای معروف و آبجی‌جون و خاله اقدس و عمه كلثوم رو مثل گروه بازرسین سازمان ملل راهی خونه‌های مردم كنیم تا دختر بیچاره اونارو با ذره بین كنكاش كنن و هزار و یك عیب روش بذارن و چای و میوه‌ای خورده عزم را برای یافتن دختر شاه پریان جزم نمایند. و همینطور هی برن و هی بیان تا یكی رو اونا بپسندن و شما رو ببرن ببینیدش و تموم. 


2- مثل زمان محمدرضاشاه خودتون راه بیفتین توی خیابونای خلوت و تا از یكی خوشتون اومد بریدجلو و خیلی مودبانه باهش آشنا بشید و بعد دستش رو بگیرید ببرید توی یك كاباره و بعد از شنیدن ترانه‌ای از مرضیه ازش درخواست ازدواج كنید و اونم یه لبخند شرم گینانه بزنه و بله رو بگه و بعدااگه دلتون خواست به ماما و پاپا بگین. 


3 - مثل همین زمان رفتار كنین و برین دانشجو بشین و توی دانشگاه با یكی سر حرف رو باز كنید و بعد كم‌كم ازش خوشتون بیاد و بعد براش نامه بنویسید و یواشكی بهش بدید و دلتون تاپ تاپ كنه و بعد هم بی‌سروصدا عقد بشین و سر كلاس همش به هم نگاه كنید. 


4 - مثل زمان آینده رفتار كنید و به دوست دخترتون بگین یك نفر براتون پیدا كنه و بعد همراه همون دوست دخترتون یه شاخه گل بخرید و برید خونه طرف و اگه ازش خوشتون اومد چه بهتر و گرنه واسه اینكه دلش نشكنه حداقل باهاش دوست بشید. 


5 - روش خشن‌تری هم هست كه باید یك شیشه اسید بخرید و برید سر راه طرف و تهدیدش كنید كه یا زنتون بشه یا شیشه اسیدو روی خودتون می‌ریزید. ویا اصلا میشه هیچكدوم ازین دردسرا رو متحمل نشد و مثل آدم، مسیر عادی زندگی رو طی كرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظ یادن نره . لطفاً