۱۳۸۹ شهریور ۵, جمعه

داستان کوتاه


یک پسر تگزاسی برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از این فروشگاهای بزرگ که همه چیز میفروشند (Everything under a roof) در ایالت کالیفرنیا میرود.
مدیر فروشگاه به او میگوید: یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم میگیریم.
در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند فروش داشته است؟
پسر پاسخ داد که یک فروش.
مدیر با تعجب گفت: تنها یک فروش؟
بی تجربه متقاضیان در اینجا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارند.
حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟
پسر گفت: 134999.50 دلار.
مدیر تقریبا فریاد کشید: 134999.50 دلار؟
مگه چی فروختی؟
پسر گفت: اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه.
یعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری؟ گفت: خلیج پشتی. من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به او فروختم.
بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا میتواند این قایق را بکشد؟ که گفت هوندا سیویک. پس منهم یک بلیزی 4WD به او پیشنهاد دادم که او هم خرید.
مدیر با تعجب پرسید: او آمده بود که یک قلاب ماهیگیری بخرد و تو به او قایق و بلیزر فروختی؟
پسر به آرامی گفت: نه، او آمده بود یک بسته نوار بهداشتی بخرد که من گفتم پس ر...ده شده به آخر هفته ات. بیا یک برنامه ماهیگیری ترتیب بدهیم.!!!!!!!!

شعر قشنگیه بخونین بعدش میفهمین چی گفتم


اين شعر کانديداي شعر برگزيده سال 2005شده

توسط يک بچه آفريقايي نوشته شده و استدلال شگفت انگيزي داره.


************ *****

وقتي به دنيا ميام، سياهم، وقتي بزرگ ميشم، سياهم

وقتي ميرم زير آفتاب، سياهم، وقتي مي ترسم، سياهم

وقتي مريض ميشم، سياهم، وقتي مي ميرم، هنوزم سياهم

و تو، آدم سفيد

وقتي به دنيا مياي، صورتي اي، وقتي بزرگ ميشي، سفيدي

وقتي ميري زير آفتاب، قرمزي، وقتي سردت ميشه، آبي اي

وقتي مي ترسي، زردي، وقتي مريض ميشي، سبزي

و وقتي مي ميري، خاکستري اي

و تو به من ميگي رنگين پوست؟؟؟



جوک های باحال



بچه: مامان! شاهزاده رویاها با اسب سفید یعنی چی؟
مامان :
 یعنی یه خری مثل بابات
_________ _________ _________ _____

يه  گدا ميره در خونه ي يه پيرزن و پيرزنه عصباني مياد دم در وميگه
 باز اومدي گدايي؟گدا هم بر ميگرده ميگه چيه انتظار داشتي بيام خواستگاري؟
 ____________ _________ _________ _________ _________ _____

شب عروسي رشتيه
 زنش ميپرسه بلدي چي کار کني؟
ميگه آره منتظرم يکي بياد برم زير تخت
____________ _________ _________ _________ _________ _____

تركه ميره سينما فيلم ترسناك
 ميبينه..همه فرار ميكنن جز تركه
ازش ميبرسن تو چرا هنوز نشستي ميكه دست به من نزنيد من ريدم
____________ _________ _________ _________ _________ _____

تو یه عروسی اقوام داماد میگن نون و پنیر و نعنا مادر عروس شد تنها
پدرعروس میشنوه وبلند میگه نون و پنیرو پونه پس من چوسم تو خونه؟
____________ _________ _________ _________ _________ _____

 زن اصفهانیه سکته ناقص میکنه. بعداز اینکه خطر رفع میشه،
اصفهانیه میاد پیشش میگه: خانم جان چرا تو نمی تونی هیچ کاری رو کامل انجام بدی.
____________ _________ _________ _________ _________ _____

 شوهره میاد خونه به زنش میگه: من برای شام دوستمو دعوت کردم خونمون .
زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است، ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست.
شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره.
 زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهر میگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره.
____________ _________ _________ _________ _________ _____
دعای بعد از نماز ترکه:
خدایا ما را تا نمردیم از دنیا مبر
____________ _________ _________ _________ _________ _____
 
کچله میره آرایشگاه همه میزنن زیر خنده
 میگه: مرض! اومدم آب بخورم
____________ _________ _________ _________ _________ _____

 ترکه آزمایش ادرارش گم میشه
 میگه : بله دیگه مملکت بخور بخوره
____________ _________ _________ _________ _________ _____
به رشتيه ميگن نظرت راجع به اس ام اس چيه؟
ميگه:اس ام اس مثل زن گرفتنه.خرجشو تو ميدي.
  كيفشو يكي ديگه ميبره
 ____________ _________ _________ _________ _________ _____
ترکه میگوزه دو متر پرت میشه هوا بهش میگن چی شده؟
   میگه هیچی بابا تو دنده بود
____________ _________ _________ _________ _________ _____
ترکه با یکی دعواش میشه طرف میگه: کره خر
 
ترکه میگه:یعنی انقدر جوون نشون میدم؟

یادداشتی به چند نفر

هم‌كلاسي گرامي:
اين‌كه با وجود اين لب‌هاي شتري و چشماي وق‌زده و پوست مثل ته‌ديگ عدس‌پلو، زحمت زدن يه رژ لب هم به خودت نمي‌دي، بخاطر زيبايي سادگي شما نيست، اعتماد به نفس كاذب متاسفانه معضل بزرگي‌ست!

همكار محترم:
درست است كه چند روزي تا عيد مانده ولي اگه فقط اين‌بار ناپرهيزي كنيد و چند روزي زودتر حموم برويد، بنده شخصا تضمين مي‌نمايم كه به هيچ‌كدام از قوانين فيزيكي و شيميايي عالم برنمي‌خورد.
ضمنا يه چيزاي دسته‌داري معمولا جلوي آينه حمام يا دست‌شويي مي‌گذارند كه سرشون پرز دارد، سالي دو سه بار از اينا بكشيد به دندانتان، اعضاي شركتي رو از نگراني مي‌رهانيد.
مُرديم بس‌كه از دهن نفس كشيديم!


دوست‌دختر عزيز:
در وجود ما چيزي به نام غيرت وجود ندارد و چند سالي هست كه نه تنها من، بلكه روي هيچ پسري اين آپشن بصورت ديفالت نصب نمي‌شود. هم شما مي‌داني چه خبر است و هم ما بهتر از شما اين جاده‌هاي خاكي رو طي كرده و انتهاي پيچش هم شاشيده‌ايم، فلذا احتياجي به اين گوشه كنايه‌ها و تيكه‌ها نيست، همين كه هروقت من در دسترس بودم و خانواده در دسترس نبودن، شما در دسترس باشي ما رو از اين دوستي كفايت مي‌كند!
دوره فعلي زمانه حق انتخاب‌هاست، هركدام‌تان كه براي اين دو سه ساعت‌هاي روزهاي فرد، كمتر اذيت كند و توقع [مالي و معنوي] پايين‌تري داشته باشد و البته ديرتر دل آدم را بزند، شانس بقايش بيشتر است.


پدر بزرگوار:

رمز ماهواره 1353 است. بجاي اين‌كه هي اول و آخر شماره تلفن‌هاي خونه و موبايل‌هاي‌مان را چك كني بهتره سال ازدواج‌تان را يادتان باشد.
ضمنا مولتي‌ويژن و ايكس‌ايكس‌ال از كانال 777 به بعد مرتب چيده شده‌اند، قبلش با من هماهنگ كنيد تا هم وقتتان را الكي صرف ديدن اين تلفني‌ها نكنيد، هم صبح موقعي كه جلوي تلويزيون خوابتان برده است، مادري را شگفت زده ننمائيد!


مادر مهربان:
وياگرا گران است، اين قرص ترامادول و كلوميپرامين را كه توي كشوي ميزمان پيدا كرده‌ايد مصرف ديگري دارد!! انقدر مات و مبهوت در خانه ما را نظاره نكنيد.


استاد ارجمند:
درست است كه خير سرمان فوق ليسانس مي‌خوانيم ولي "رياضي1" را چهاربار افتاديم و "رياضي2" را از جلويي نوشتيم، "معادلات" را با استاد، نقدي حساب كرديم و "محاسبات" را به زور پروژه پاس كرديم و برگه سفيد "آمار و احتمالات" ام را هم خودم نمي‌دانم چجوري 10 شد و رياضي مهندسي را هم بعد از سه بار افتادن "معرفي به استاد" كرديم. فلذا بسط مك لورن و سينوس هيپربوليك و معادله سهمي كه سهل است، سينوس30 درجه را هم با ماشين‌حساب مي‌زنيم، پس عاجزانه درخواست داريم فعلا از ما يكي بكشيد بيرون تا ببينيم براي آخر ترم چه گِلي مي‌توانيم به سرمان بگيريم

جوک های غضنفزی ؟؟!!


غضنفر به البرادعي رئيس اژانس انرژي هسته اي ميگه:
تو واقعا دكتر هستي؟
اونم با افتخار مي گه:بله من  دكتر هستم...
غضنفر ميگه:خوب بدبخت  پس چرا تو آژانس كار ميكني؟

غضنفر قاضي ميشه، يکي ميره  پيشش بهش ميگه
من از همسايه ام شکايت دارم به من ميگه گه نخور .
ميگه غلط کرده ! به اون چه ربطي داره برو بخور


به غضنفر ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم ، چه غلطي ميکني ؟!

غضنفر مادرزنش را ميبر دکتر ميگه: آقای دکتر ، سم خورده مسموم شده.
دکتره ميگه: چرا بدنش کبوده ؟
ميگه: آخه به زبون خوش که نميخورد !
·
غضنفر ميره جبهه فرداش بر ميگرده .
ميگن پس چرا برگشتي؟
ميگه پدرسوخته ها به قصد کشت میزدن !
·
غضنفر داشت گريه مي کرد. باباش پرسيد چي شده؟
گفت: عاشق شدم!
باباش گفت حالا عاشق کي هستي؟
گفت: هر کسي که شما صلاح بدوني!
·
·
از غضنفر ميپرسن ساعت چنده ،
نمیدونسته ؛ يه کم اينوراونورو نگاه ميکنه ميگه بدو بدو ديرت شده!
·
به غضنفر میگن تو که روزه نمی‌گیری، چرا سحری می‌خوری؟
میگه نماز که نخونم،... روزه که نگیرم... سحری هم نخورم؟ بابا مگه من کافرم؟...

به غضنفر میگن میزان تحصیلات؟
میگه  . PHD میگن یعنی چی؟ میگه:
Passed Highschool with Difficulties...

غضنفر به نامزدش مي گه 4شنبه به 4شنبه ديره كه همديگر رو ببينيم،
بيا 2شنبه به 2شنبه همديگر رو ببينيم

۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

تماس از جهنم

يك انگليسي ؛ يك  آمريكايي و يك ايراني مردند و همگي رفتند جهنم

فرد انگليسي گفت: دلم براي انگليس تنگ شده 
مي خواهم با انگلستان تماس بگيرم و ببنيم بعضي افراد آنجا چه كار مي كنند...
تماس گرفت و به مدت 5دقيقه صحبت كرد...
سپس گفت:
خب، شيطان چقدر بايد براي تماسم بپردازم؟؟؟
شيطان 5 ميليون دلار خواست..
5 ميليون دلار !!!!!!!
انگليسي چك كشيد و برگشت روي صندلي اش نشست

فرد آمريكايي خيلي حسود بود و شروع كرد به جيغ و فرياد كه من هم مي خواهم با امريكا تماس بگيرم و از اوضاع اونجا با خبر شوم..
او تماس گرفت!!
و به مدت 10 دقيقه صحبت كرد.سپس گفت: خب شيطان، چقدر بايد بابت تماسم پرداخت كنم؟
شيطان 10 ميليون دلار خواست...
10 ميليون دلار!!!! امريكايي چك چكشيد و برگشت بر روي صندلي اش نشست...

و اما فرد ايراني خيلي خيلي حسود بود.او شروع كرد به جيغ و فرياد كه من هم مي خواهم با ايران تماس بگيرم و از اوضاع آنجا باخبر بشوم
 او با ايران تماس گرفت و به مدت
 12ساعت صحبت كرد
سپس گفت: خب شيطان، چقدر بايد براي تماسم پرداخت كنم؟
1دلار......
فقط 1دلار؟!!!!
شيطان گفت بله خب...

From hell to hell, is local !
از جهنم به جهنم داخليه !!




خر کیف یعنی ...............؟؟؟؟؟


خر کیف یعنی سر کلاس کاردانی نشسته باشی، دونفر از جلوی در کلاس رد بشن و بگن :" نه اینجا نیست... اینا بچه های کارشناسی ارشدن "•

خر کیف یعنی کلاستو دو در کنی و همون روز استاد حضورغیاب نکنه!

خر كبف یعنی اینكه یه لپ تاپ می گیری دستت اما 2 قرون سواد نداری بهت بگن آقای مهندس!•

خر کیف یعنی راننده تاکسی باشی و دانشجوی پزشکی رو سوار کنی اونوقت وقتی می خواد پیاده شه بر حسب عادت به محیط دانشگاه بگه: مرسی آقای دکتر!

خر کیف یعنی زنگ موبایلت حسابی جلب توجه کنه!

خر کیف یعنی کسب بالاترین نمره میان ترم فقط از راه تقلب و امدادهای غیبی!

خر کیف یعنی فکر کنی کارتت تموم شده ولی در کمال ناامیدی کانکت شی و ساعتها تو اینترنت بچرخی!

خر کیف یعنی بابات قبض موبایلت رو پرداخت کنه و اصلا نپرسه که چرا اینقدر رقمش نجومی شده!

خر کیف یعنی استادت بگه نگران نباش! نمی افتی!

خر کیف یعنی با دوستات بری تریا، دوست اصفهانیت حساب کنه!

خر کیف یعنی توی یک مجلس بزرگ همه چشمشون دنبال مدل لباست باشه!

خر کیف یعنی دانشجو نباشی ولی از سایت دانشگاه، مفتکی استفاده کنی!

خر کیف یعنی پشت چراغ قرمز از ماشین بغلی یه چیزی پرت شه تو ماشینت (مثل شماره تلفن و یا حتی گوشی طرف!)

خر کیف یعنی تو دانشگاه همراه دوستت داری میری ولی پسر همکلاسیت فقط به تو سلام میکنه!

خر کیف یعنی یه جا با یه نفر همصحبت شی و رمانتیک بگه: "از قیافه تون معلومه که
دانشجویین!"

خر کیف یعنی توی مهمونی باشی و یکی از خانومای باکلاس و کار درست فامیل صدات کنه: خوشگل خانوم!

خر کیف یعنی یک منشی با مدیر عامل شرکت ازدواج کنه!

خر کیف یعنی بین کلاس 12 تا 2 و کلاس 2 تا 4 خودتو به یک آدم اهل رو درواسی بچسبونی و بری باهاش ناهار بخوری!

خر کیف یعنی موقع امتحان عملی استاد بره بیرون از کلاس و در رو هم ببنده!

خر کیف یعنی هیچی نخونده باشی و همه رو از رو دست بغلیت بنویسی بعد نمره ت از اون بیشتر شه!

خر کیف یعنی استاد یک سوال قلمبه بپرسه هیچکش جز تو نتونه جواب بده!

خر کیف یعنی وقتی مهمونای شهرستانیتون می رن بچه شون قشنگترین عروسکشو جا بذاره!

هر کس هنوز نفهمیده خر کیف یعنی چی بگه تا بازم توضیح بدم 4.gif

داستان کوتاه


هیچوق به یک زن دروغ نگو!
مردی با همسرش تماس گرفت و گفت:"عزیزم ازم خواستن که با رئیس و چنتا از دوستاش برای ماهیگیری به کانادا بریم"

ما به مدت یک هفته اونجا می مونیم.این فرصت خوبیه  تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم بگیرم پس لطفا لباس کافی برای یک هفته برام بردار و وسایل ماهیگیریمو هم آماده کن

ما از اداره حرکت می کنیم و من سر راه وسایلم رو از خونه بر می دارم ، راستی اون لباسای راحتی ابریشمی آبی رنگه رو  هم بردار!

زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعیه اما بخاطر این که نشون بده همسر خوبیه دقیقا کارایی رو که همسرش خواسته بود انجام داد

هفته بعد مرده اومد خونه ، یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود.

همسرش بهش خوش آمد گفت و ازش پرسید ماهی هم گرفتی یا نه ؟

مرد گفت :"آره یه عالمه ماهی قزل آلا،چند تا ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم. اما چرا اون لباس راحتیارو  که گفته بودم واسم  نذاشتی ؟"

زن جواب داد : لباسای راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم!!!